۱۳۹۰ آبان ۱۴, شنبه

اخراج صهبا متحدین از دانشگاه قزوین


صهبا متحدین دانشجوی مهندسی صنایع دانشگاه قزوین از دانشگاه اخراج شد، به گزارش “جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی” مسئولان دانشگاه قزوین از ثبت‌ نام این دانشجو که برای ثبت نام در ترم جدید به این دانشگاه مراجعه کرده بود به دلیل اعتقاد به آئین بهائی خودداری کردند، صهبا متحدین در همین راستا یادداشتی نیز نوشته است که متن آن به شرح زیر است:

در گذر از روزهائی بودم که می دانستم چند روز بیشتر باقی‌ نمانده برای شروع تحصیلات، این بار در یکی‌ از دانشگاه‌های قزوین، رشتۀ مهندسی‌ صنایع که به حق روز به روز وابستگیم به آن بیشتر می‌‌شد، رؤیاهایم را زیباتر می‌‌بافتم و آینده‌ام را چه نزدیک به چشم می‌‌دیدم، صبح روز ۲۸ شهریور ماه ۹۰ بود، هنوز آسمانش تاریک بود که از خواب بیدار می‌‌شدم، بعد از راهی‌ نسبتاً طولانی‌ که خالی‌ نبود از نیایش و ستایش حضرت دوست و مملو بود از امید و توکل به او که هر چه دارم از اوست به مقصدی رسیدیم که تنها تصاویرش را در دنیای مجازی دیده بودم، دنیای کوچکی که قرار بر این بود روزهایی از زندگیم را در آن سپری کنم، با گرفتن فرم‌هائی‌ جهت تکمیل پرونده دقایقی را مشغول پر کردن آنها بودیم، نام ….. نام خانوادگی ….. شمارۀ شناسنامه ….. نام پدر ….. مذهب ….. و ….. اطلاعاتی‌ که تقریباً در همۀ برگه‌ها باید داده می‌‌شد، بعد از گذراندن ۱۶ مرحلۀ ثبت نام همراه با همکاری صمیمانۀ خانواده و هیجان و اضطرابی دیدنی‌ بر چهرۀ پدر و مادری که فرزند خود را در این موقعیت می‌‌دیدند که حدوداً ۴ساعت و کمی‌ بیشتر را جزئی از خاطره‌ام کرد، من دانشجوئی شدم در دانشگاه قزوین با شمارۀ دانشجوئی ……… که باید کمتر از ۱هفتۀ دیگر برای اولین کلاس در آنجا حاضر می‌‌شدم، همچنان در انتظار گرفتن کارت سرویس بودم در محوطۀ دانشگاه که تلفن زنگ خورد و من احضار شدم، در پشت میز‌های کارشان محکوم شدم به نوشتن یک حقیقت، بر خلاف انتظارم که درس خواندن در کنار دوستان ایرانیم را یکی‌ از حقوق خود می‌‌دانستم محروم شدم از این حق و شدم دانشجوی اخراجی سال نود! تجربه ای بود در مسیر هموار و ناهموار زندگی‌ و نمی‌‌دانم پاسخ این محرومیت را باید از چه کسی‌ دریافت کنم؟ اما زندگی‌ چون رود هم چنان جاریست و من گام برمی‌ دارم برای رسیدن به یک آرزوی سبز، جلوۀ آرزوی عالم انسانی‌ شدن، نه فقط به وسیلۀ تحصیل در دانشگاه بلکه در کنار تحصیل همراه با انسانیت، الطاف بی‌ انتهایش 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر