در پی انتشار برخی مطالب مختلف در خصوص دلایل خودکشی نهال سحابی، خانواده اش دلیل
خودکشی وی را کاملا شخصی ذکر کردند.
خانواده ی مرحوم نهال سحابی، با صدور بیانیه ای که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفت، آورده اند:
توضیح خانواده نهال سحابیخانواده ی مرحوم نهال سحابی، با صدور بیانیه ای که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفت، آورده اند:
در گیرودار سوگواری برای نهالمان بودیم، که اطلاع از حرفهای عجیب و غریب ساکنان اقلیم رسانه باری دیگر پیکر داغدیده خانواده را لرزاند. میزان واکنش های رسانه ای بر مرگ نهالمان به راستی برای ما شوک آور و محتوای اغلب آنها برایمان دردناک بود. با توجه به حال و روزی که در آنیم برای ما ممکن نیست که در قبال همه آنها واکنش نشان دهیم. باوجود این واکنش به دست کم دو موضوع برایمان حیاتی است. اولی ربط دادن مرگ خود خواسته نهالمان به بهنام گنجی و دیگری سیاسی جلوه دادن آن. می گویند نهالمان از «غم فراق» معشوق جوانش که چندی پیش دست به خودکشی زد، به سراغ مرگ رفت. نهال اما معشوق بهنام نبود. او محبتی مادرانه به او داشت و دو سه روزی بود که با او صمیمیتی بیشتر از قبل پیدا کرده بود. هر خبری که بکوشد نسبت نهال با بهنام گنجی را از جنس معشوق بودن، دوست دختربودن یا هر چیز دیگری شبیه به این وانمود کند، هیچ ربطی به واقعیت ندارد. از آن طرف هم می گویند که مرگ نهال در ادامه مرگ اطرافیان کوهیار گودرزی است و چون ایشان فعال سیاسی بوده پس مرگ بهنام و نهال هم سیاسی است. حتی در برخی از سایت ها و بلاگ ها آورده اند که نهال پس از آزادی از زندان که تجربه دردناکی برای او بوده، دست به خود کشی زده است. مرگ نهالمان اما از کوچکترین دلالت سیاسی تهی است. او نه آنقدرها کوهیار گودرزی را می شناخته، نه حتی یک روز در زندان بوده، نه تحت تاثیر آزار و شکنجه بوده و نه سابقه فعالیت سیاسی داشته است. نهال ما در این چند سال اخیر زندگی بسیار دشواری را تجربه کرد و شکست های سختی از سر گذارند و همه اینها دست به دست هم داد تا او را به نگرشی مایوسانه به زندگی و جهان سوق بدهد. او مدتها خیلی قبل تر از آشنایی با بهنام گنجی یا هر کس دیگری با اندیشه مرگ دست و پنجه نرم می کرد و نهایتاً تصمیم گرفت که مرگ را انتخاب کند. برای خانواده نهال تحمل نبودنش دشوارتر از آن است که ممکن است به نظر برسد، از همه دیگران می خواهیم تا با گمانه زنی و خیال پردازی راجع به نهال و انگیزه هایش این دشواری را دشوارتر نکنند. این اما چیزی از قدردانی ما از همه نزدیکان و دوستانی که در این چند روز همدرد و همراه ما بوده اند، کم نمی کند.
خانواده نهال سحابی
هشتم مهر ماه
روایت پدر نهال سحابی از خودکشی دخترش
پدر نهال سحابی با تکذیب روابط عاشقانه بین دخترش و بهنام گنجی میگوید، «همزمانی خودکشی نهال سحابی و بهنام گنجی اتفاقی است». به گفته منوچهر سحابی دخترش تا به حال بازداشت نبوده و “جمیع اتفاقات جامعه” علت خودکشی او بوده است.
منوچهر سحابی با تکذیب روابط عاشقانه میان نهال سحابی
۳۷ ساله و بهنام گنجی ۲۲ ساله تاکید دارد که «تمام دوستان دخترم، حتی آنها که ۴۲
یا ۴۳ سال دارند همیشه به او میگفتند، “مامان نهال”».
منوچهر سحابی پدر نهال سحابی در گفتوگو با
دویچهوله، همچنین خودکشی دختر خود بعد از خودکشی بهنام گنجی را “اتفاقی”
میخواند.
به گفته آقای سحابی، “نهال سحابی هیچگاه بازداشت نشده
و خودکشی او غیر سیاسی است”. پدر نهال سحابی میگوید:«جمیع اتفاقاتی که در جامعه
افتاده بود باعث خودکشی او شد.»
پیشتر یکی از دوستان مشترک نهال سحابی، بهنام گنجی
و کوهیار گودرزی در گفتوگو با دویچهوله، «خودکشی نهال سحابی را “عاشقانه” دانسته
و خودکشی نهال سحابی و خودکشی بهنام گنجی را با هم مرتبط دانسته بود.
روایت
اول از خودکشی نهال سحابی توسط یکی ازدوستان نهال سحابی و بهنام گنجی
با روایت دوم توسط پدر نهال سحابی از خودکشی دخترش متفاوت است.
دویچهوله: دختر شما چهطور و به چهعلت فوت
کرد؟
منوچهر سحابی، پدر نهال سحابی:
متاسفانه یا خوشبختانه، نهال دیدگاههای بلند و بالایی داشت. روحی متمایز از روح
افراد اطراف خود داشت. همیشه به من میگفت، “بابا، جایگاه من، جایگاه دیگری است و
من باید خواب آسودهای برای خود تهیه کنم”.
هر وقت با او صحبت میکردم و میپرسیدم به چه دلیل،
میگفت، “دلیلش را نپرس. احساس میکنم شرایط روحی من با این جامعه جور در نمیآید و
باید به جای دیگری بروم که با شرایط روحی من ساخته شده باشد. من هر جا که در
آسمانها و کهکشانها باشم، ایمان داشته باشید، پیش شما هستم. جای نگرانی نیست ولی
دیگر شرایط جسم و جانم پذیرای ناراحتی و مسائلی که دور و بر من در جامعه و فیمابین
دوستانم اتفاق میافتد نیست و دوست ندارم زنده باشم”.
من بارها او را از این مسئله منصرف کردم تا بالاخره این اتفاق افتاد و عزیز ما از دست رفت.
من بارها او را از این مسئله منصرف کردم تا بالاخره این اتفاق افتاد و عزیز ما از دست رفت.
بهنام گنجی مدتی بعد از آزادی خودکشی کردچه
رابطهای بین نهال سحابی و بهنام گنجی وجود داشته است؟ خانم سحابی در وبلاگ خود
بارها درباره ایشان مطالبی نوشته است.
بهنام گنجی دوستی بسیار کوتاهی در مقطع بسیار کوتاهی
با ایشان و دوستانشان داشته است. دخترم ۳۷ ساله بود. بهنام گنجی از لحاظ سنی،
کوچکتر از دخترم بود. تمام دوستان دخترم، حتی آنها که ۴۲ یا ۴۳ سال دارند همیشه
به او میگفتند، “مامان نهال”.
چون او سعی میکرد همیشه خود را با تمام آدمها تطبیق
دهد و درد و دل آنها را بشنود. به کهریزک میرفت و با پیرمردها و پیرزنها
مینشست. چند یتیم را تحت حمایت خود گرفته بود. به همین دلیل همیشه نسبت به او
احساسات جاری و ساری بود.
اخیرا بعد از مرگ دخترم دروغهایی بهوجود آمده که
کاملا با آنچیزهایی که درباره او درجریان بود، متغایر است.
شما اشاره کردید، دخترتان بارها درباره شرایط
خود و جامعه با شما صحبت کرده است. دخترتان به چه چیزهایی اشاره
میکرد؟
روحی شکننده داشت. از زمان بچگی بسیار حساس و عاطفی
بود. هر چیز ناملایمی را که میدید، حتی وقتی میشنید کسی اعدام شده یا کار خلافی
از کسی میدید، آزار میدید. به دلیل این شرایط روحی خیلی اذیت میشد. تمام این
مسائل جمع میشود و بالاخره یک روز این کمپلکس جواب میگیرد. عزیز ما به خاطر همان
احساسات رقیق و شرایط خاص، وجودش قلیان داشت.
آیا در مدت اخیر، نهال سحابی بازداشت یا به
زندان رفته بود؟
مطلقا زندان نرفته بود. دختر من حتی برای ۱ ساعت هم
زندان نبوده است. اصلا نیازی به زندان نداشته است. چون ایشان از مسائل سیاسی مبرا
بوده است. نه در سطح بالا ولی عادی تحلیلهای سیاسی میکرد.
مثل افرادی که در تاکسی درباره مسائل سیاسی و غیره
بحث میکنند. اینکه در سیاست وارد شود یا در تشکیلاتی باشد یا زندان برود، مطلقا
چنین چیزی نبود.
تمام تاریخهایی که درباره حضور دخترم در زندان اعلام
شده اشتباه است. دختر من در آن تاریخها یا در خانه بوده یا در شرکت مشغول کار بوده
است.
نهال سحابی در وبلاگ خود چندینبار به خودکشی
بهنام گنجی اشاره کرده است. چه ارتباطی بین خودکشی نهال سحابی و خودکشی بهنام گنجی
وجود دارد؟
من منکر آنچه در وبلاگ ایشان آمده نیستم. اگر قرار
بوده نهال مثلا دو یا سه سال پیش قراری برای خودکشی با خود گذاشته باشد، حالا این
اتفاق افتاده است، این دو خودکشی، دو مقوله جدا از هم است و نباید آنها را به هم
چسباند.
این دو خودکشی در یک زمان اتفاق افتاده است. شاید اگر
خودکشی دیگری زودتر اتفاق میافتاد نهال سه روز زودتر خودکشی میکرد. این اواخر
ایشان آنقدر شکننده شده بود که هر چیزی او را آزار میداد. حالا اگر مرگ بهنام
نبود، مرگ دیگری هم او را آزار میداد.
چه زمانی مراسم خاکسپاری نهال سحابی برگزار
شد؟
پدر نهال سحابی، همزمانی خودکشی دخترش و خودکشی بهنام گنجی را اتفاقی
میخواندمراسم خاکسپاری، بعد از ظهر پنجشنبه ۷ مهر ۱۳۹۰ در بهشتزهرا
انجام شد. چون خواستیم شب هفت و شب چهله او به دور از اغیار باشیم، سعی کردیم مراسم
را در خانه و با دو یا سه نفر از اعضای خانواده برگزار کنیم.
شغل نهال سحابی چه بود؟
از آنجا که به زبان انگلیسی مسلط بود، در دو شرکت
مدیریت میکرد. آخرین شرکتی که در آن کار میکرد، شرکتی بهنام “آما” بود که در
زمینه مسائل جوش و ساختمان فعالیت میکرد.
همچنین دانشجوی دانشگاه پیام نور بود. رشته معماری را
هم در دانشکدهای وابسته به یکی از دانشگاههای انگلیس در تهران دنبال میکرد. هم
تحصیل میکرد و هم کار میکرد. او عاشق کار بود. حتی یک ضربالمثل از
“امیرالمومنین” نقل میکرد که، هر کس کار را تفریح قرار دهد برندهاست و من چون
کارم را تفریح میدانم، روزی ۱۰ – ۱۲ ساعت سر خود را با کار گرم میکنم.
آخرین سخنانی که بین شما رد و بدل شد چه بود؟
فکر میکنید در روزهای آخر به چه علت دختر شما تصمیم به خودکشی گرفت؟
پریروز (چهارشنبه ۶ مهر) که در خانه پیش هم بودیم
خیلی خسته و آزرده بود. میگفت بابا، خستهام و میخواهم به خواب درازی بروم. هر چه
به او گفتم، آدم بعد از ۱۲۰ سال میخوابد، میگفت آدم نباید تا ۱۲۰ سالگی عمر کند.
میگفت هر آدمی یک ظرفیتی دارد و من دیگر کشش ندارم. اشک من را که میدید آرام
میشد. حتی چند روز پیش که با او صحبت کردم گفت، کمی خودم را پیدا کردهام اما باز
احساس میکنم باید بخوابم و باید به من کمک کنید تا بخوابم.
آیا این اواخر اتفاقی افتاده بود که روی
روحیه ایشان تاثیر گذاشته بود؟
جمیع اتفاقاتی که در جامعه افتاده بود باعث خودکشی او
شده بود. حتی یکبار سگی در خیابان زیر ماشین رفت، ایشان تا سه روز گریه میکرد.
میگفت اگر من یک روزی از بین شما رفتم، احساس نکنید که من مردهام. من میروم تا
برایتان ماندگار بمانم.
نهال سحابی چگونه خودکشی کرد؟
ایشان شب در منزل خوابید. فردا صبح، من و مادر او سر
کار بودیم. یک ساعت بعد همکاران او زنگ زدند که نهال سر کار نیامده است. مادر او
به خانه برمیگردد و میبیند ایشان یک موزیک بسیار ملایم گذاشته و روی آینه نوشته
است، “نه شیون، نه زاری. من ماندگار میمانم. همهتان را دوست دارم” و خودکشی کرده
بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر