۱۳۹۰ شهریور ۲۶, شنبه

سمیه توحیدلو: دربارۀ این حکم مغشوش خواهم نوشت



سمیه توحیدلو با تأیید اجرای حکم شلاقش نوشته است: در مورد این حکم مغشوش اطلاع رسانی خواهد کرد، به در خصوص حکمی که روز چهارشنبه اجرا شد اظهار کرده است: دربارۀ حکم خواهم نوشت اما واقعیت اینجاست که انتخاباتی اتفاق افتاد، شوری درگرفت، از فردای انتخابات بازداشت شدم و تنها نکته ای که در پروندۀ من بود فعالیت انتخاباتی بود که مطابق هیچ قانونی جرم نبود! وی افزوده است:
متأسفانه علیرغم رویه، خصوصاً دربارۀ خانم ها این حکم اجرا شد اما همین آرامتر بودن ضربات باعث شد از لفظ نمادین استفاده کنم و درد این ماجرا دردی فراتر از درد فیزیکی بود که دوستان نگرانش بودند! به دنبال بازتاب های گستردۀ رسانه ای به حکم اجرای شلاق سمیه توحیدی، این فعال ستاد میرحسین موسوی در نوشته ای که در فضای مجازی منتشر شد توضیحاتی ارائه کرده و نوشته است:
از همان ابتدا قصد نداشتم در این شرایط این موضوع را خبری نمایم، کما این که از زمان صدور حکم یک سال می گذرد و این مدت خبری از این موضوع درج نشده بوده است، بعد از اجرای حکم که برایم واقعاً غیر قابل باور هم بود ‌تنها به نوشتن یک دلنوشته اکتفا کردم که تا زمانی که اصل خبر پخش نشد جز کسانی که از ماجرا مطلع بودند معنای آن را نمی دانستند، بعد از پخش خبر یا باید موضعی می گرفتم یا سکوت می کردم، سکوت برایم ارجحتر بود، مصالحی که مانع از نوشتنم می شد زیاد بود! شاید زمانی باشد و بشود که دربارۀ این مصالح شخصی هم نوشت اما وقتی دیدم دوستانی نگران شده اند و یا این که ناراحت جای ضربه های شلاقند خواستم کمی ماجرا آرامتر پیش برود! همین شد که از لفظ نمادین استفاده کردم، نمادین بودن به معنای عدم اجرای حکم نیست، متأسفانه علیرغم رویه، خصوصاً دربارۀ خانم ها این حکم اجرا شد اما همین آرامتر بودن ضربات باعث شد از لفظ نمادین استفاده کنم و درد این ماجرا دردی فراتر از درد فیزیکی بود که دوستان نگرانش بودند! اما دوستان و هم سفرهایمان بهتر بود بجای دروغین خواندن حرف ها، پرسش از من می کردند، من جواب چند نفری را که این پرسش را کردند به شکل ایمیلی داده بودم، حتی خیلی دقیقتر، اخلاقیتر آن بود که به جای انتقادی این چنین بابت تلاش من برای اخلاقی عمل کردن و آرام کردن فضائی که خودم در ایجادش نقشی نداشتم به کم و کیف وقایعی چنین می پرداختیم.
دربارۀ حکم خواهم نوشت اما واقعیت اینجاست که انتخاباتی اتفاق افتاد، شوری درگرفت، از فردای انتخابات بازداشت شدم و تنها نکته ای که در پروندۀ من بود فعالیت انتخاباتی بود که مطابق هیچ قانونی جرم نبود! مطابق روال: ( اول بازداشت و بعد اتهام تراشی! ) با من برخورد شد و برای مصداق به مواردی از وبلاگ استناد شد که گفتنش هم جای بسی درد دارد، تمام این حکم هر چند ظاهرش انتخاباتی بود ولی نهایتش از فعالیت ها و روابط مجازی اینجانب بود! تصریح می کنم که حکم من مغشوشتر از آن است که بتوان قانونی نوشت و از هم تفکیکش نمود اما مجازات توهین به ریاست جمهوری در آن حکم معادل صدهزار تومان بوده است که پای زندان های رفته حسابش کردند که مبلغی هم طلبکار شدم! اما اگر ماجرا آن قدر ارزشمند بود که بخواهید بیشتر بدانید این نوشته بسیار به آنچه گذشت نزدیک است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر