۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

«حجاب انحرافی» و «یک خاتون ایرانی ــ اسلامی»


ويژه‌ نامه «خاتون 1» روزنامه ایران در روز 22 مردادماه در 260 صفحه ضميمه رايگان روزنامه منتشر شد که عنوانش این بود: «روايتي از 7 هزار سال نجابت و شيدايي». به محض انتشار و توزیع آن در دکه های روزنامه فروشی بلافاصله در بین جناح های رقیب در حاکمیت جنجال آفرید.

در مورد ویژه نامه «خاتون1»

در این ویژه نامه مطالبی با عناوین زیر منتشر شده است:
- کلهر: اين رنگ مشکي متکبرانه را ناصرالدين شاه از فرانسه به ايران آورد
- آيت‌ الله حائري: افراط در حجاب، خطرناک ‌تر از بي حجابي است
- پري رو تاب مستوري ندارد؟!
- چادر، قانون و اجبار
- پرونده‌ اي براي گشت ارشاد: اي گشت مرا ارشاد کن!
- روزشمار گشت ارشاد از ابتدا تا ناکجا!..
- گشت ارشاد بهانه فتنه‌ گران براي لشکر کشي و آشوب بود

در اين ويژه‌ نامه پرونده ای جمع آوری و چاپ شده با نام «زن در منشور تاريخ ايران» که در آن گفته شده که «نوع پوشش زنان ايراني در طول تاريخ متفاوت است از آنچه كه اكنون در جامعه ایرانی رايج شده است».

در قسمت دیگری از این ویژه نامه که به معرفی «چهل بانوی نقش آفرین ایران اسلامی» پرداخته «از بازیگران معروف سینما تا همسر یکی از پادشاهان ایران باستان و حتی یک مجری برنامه کودک تلویزیون هم در آن حضور دارند» و اسامی کسانی همچون، مهناز افشار، آزاده اردکاني، الهام حميدي، ترانه عليدوستي، فهيمه رحيمي، هديه تهراني و آزاده آل ايوب و... در میان این چهل بانو به چشم می خورد.

در این ویژه نامه مطالب و گفت‌ و گوهایی با احمد خاتمی، حسین الله ‌کرم، مسعود ده ‌نمکی، ابراهیم فیاض و حسن رحیم ‌پور ازغدی منتشر شده و مطالبی با عنوان «اخلاق جنسی؛ از آزادی تا لذت»، ‌«جهان سکشوال و سلوک انسان»، «فاحشه ‌ای که به آغوش خدا بازگشت» و «هنر ایرانی، لباس اسلامی» به چاپ رسیده است. گفته می ‌شود این ویژه نامه قرار بود خرداد ماه امسال منتشر شود، اما انتشار آن به دلایلی به تعویق افتاد.

روزنامه ایران در معرفی این ویژه نامه نوشته : «بحث عفاف و حجاب در جامعه اسلامي از آن دست مواردي است كه به دليل حساسيت‌ ها و نكات دقيق فرهنگي نهفته در آن مورد بحث هميشگي كارشناسان و صاحبنظران قرار داشته است. هرچند در اين مهم كه دشمنان انسانيت و انقلاب اسلامي همواره در تلاشند فرهنگ حيا و عفاف كه ممزوج با فطرت پاك انساني، اعتقادات راسخ ديني و فرهنگ غني ايران زمين بوده را مورد هجمه قرار داده و به آن آسيب بزنند، شكي نيست اما روش‌ هاي برخورد با اين هجوم دشمن و همچنين تاكتيك ‌هاي لازم در زمينه ‌هاي ايجابي براي تقويت اعتقادات ديني - ملي هميشه بحث‌ هاي فراواني را در اين خصوص به ‌وجود آورده و گاه نيز با اغراض آلوده به مسائل سياسي در فضاي افكار عمومي مطرح گرديده است. روزنامه كه خود را مدافع و نشر‌دهنده چارچوب ‌هاي فكري - فرهنگي دولت مكتبي مي ‌داند، در همين راستا و با هدف ترويج بحث ‌هاي عميق، منطقي و مستدل در‌خصوص فرهنگ حجاب، روش ‌هاي فرهنگي ترويج آن و چگونگي برخورد دستگاه ‌هاي مسئول با پديده بدحجابي، ويژه ‌نامه خاتون را منتشر مي ‌كند.

اين ويژه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نامه كه حاصل تلاش چند ماهه جمعي از فرزندان جوان و انقلابي اين مرز و بوم مي ‌باشد، درصدد است بخشي از فرهنگ غني ايران ‌زمين در حوزه ‌هاي مربوط به عفاف و حياي بانوي ايراني را براي مخاطب خود تبيين و همراستايي و همگرايي فرهنگ عميق و قديمي اين سرزمين مقدس با تعاليم و دستورات اسلام عزيز را بازگو نمايد. در تهيه اين ويژه‌نامه سعي بر آن بوده كه از نقطه نظرات مختلف و متنوع استفاده و اين ديدگاه‌ها با كمترين دخل و تصرفي منتشر شود. دست‌ اندركاران خاتون اميدوارند اين ويژه‌نامه آغازي باشد بر مطرح شدن بحث‌هايي از اين دست در ميان كارشناسان مذهبي- فرهنگي كه به نظر مي‌ آيد تا به حال مغفول بوده است. اميد آن كه دلسوزان اسلام عزيز و ايران سرافراز، اين زحمت خالصانه را با عينك فكري- فرهنگي ديده و در همين راستا به نقدهاي احتمالي خود از آن بپردازند. خاتون مي‌ خواهد باب بحث ‌هاي عميق علمي- فرهنگي در اين موضوع باز و از مجموع آن در جهت پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي استفاده شود. همچنين خاتون از نقطه ‌نظرات خوانندگان گرامي و مخاطبان فهيم خود استقبال مي ‌كند.»

اما جنجال ها از همین جا شروع شد. همان روز دادستان تهران دستور قضايي برخورد با روزنامه ايران به خاطر «يك ويژه نامه موهن»را صادر كرد. طبق گفته سایت های مخالف این ویژه نامه «اين دستور پس از آن صادر شد كه روزنامه ايران در ويژه نامه اي به نام خاتون كه به صورت كامل به بحث و بررسي مسائل فرهنگي و اجتماعي زنان و دختران اختصاص دارد به حجاب برتر و چادر به شدت اهانت كرد و درصدد عادي سازي بدحجابي و تقبيح برخوردها با اين ناهنجاري برآمد... ضمن بيان انتقادات تند عليه طرح امنيت اخلاقي، «چادر مشكي» را پديده اي نامتناسب با فرهنگ زنان و دختران ايراني معرفي كرد... گردانندگان روزنامه ايران و درصدر آن علي اكبر جوانفكر با انتشار اين نشريه تلاش كرده اند موضوع برخورد با بدحجابي را مضر نشان داده و دولت و شخص رئيس جمهور را مخالف آن معرفي كنند تا در كنار آن بتوانند به اهداف خود كه در رأس آن جذب برخي قشرهاي خاص با اهداف انتخاباتي است برسند. در بخش هايي از اين ويژه نامه همچنين سعي شده طرفداري افراد بي حجاب از شخصيت هاي مختلف سياسي، به عنوان نمادي براي همگرايي به اصطلاح فرهنگي ميان بدحجاب ها و دين مداران، معرفي شود.»

روابط عمومي روزنامه ايران نیز در پاسخ به این اتهامات نوشت: «متاسفانه تعدادي از سايت‌هاي خبري كه بعضا مدعي دفاع از جريان اصولگرايي نيز هستند در اقدامي هدفمند، بخشي از مطالب وزين اين ويژه‌ نامه را آشكارا تحريف كرده و از اين رهگذر كوشيده‌ اند تا ضمن ناراحت كردن علما و روحانيون عالي ‌مقام، احساسات مذهبي مردم را تحريك نمايند.»

واقعیت جامعه فراتر از خاتون

ولی واقعیت آن است که دیگر برای هر گروهی در حاکمیت ایران که بخواهد کار خود را ادامه بدهد، بگیر و ببند برای بدحجابی به معضل و کاری غیرضروری تبدیل شده است. جناح های گوناگون درون حاکمیت پی به ضرورت برچیدن بساط این بازی بیهوده و پرهزینه برای نظام در رابطه با فشار بر زنان در مورد بدحجابی برده اند، اما کسی رویش نمی شود که بگوید: ما در چاردیواری خانه خودمان هم نمی توانیم در مورد وضعیت حجاب دختران مان فشار بیاوریم چه برسد به آن که در جامعه بخواهیم با کتک و جریمه و زندان کردن، مردم را باحجاب کنیم. این یک واقعیت است که هر روز دختر فلان مقام مسئول و پسر آن یکی، به خاطر فشار خانواده های خود برای قبول کردن و فرو رفتن در سبک زندگی مادر و پدرهای شان، مجبور می شوند که بروند به خارج پناهنده شوند و یا زیر کاسه و کوزه خانواده می زنند و از آنها دور می شوند. واقعیت آن است که مقامات مسئول حتی از پس کنترل دختران و پسران جوان خانواده خود بر نمی آیند چون اصلا در جامعه امروز دیگر امکان پذیر نیست.

ولی همگی این مسئولان گاهی به خاطر رودرواسی با یکدیگر و گاهی برای رقابت با یکدیگر، یا به موضع «مخالفت با گشت های ارشاد برای بدحجابی» و یا گاهی به موضع «دفاع با این گشت ها» می پردازند. همه شان هم به خوبی می دانند که مردم شهرنشین قشرهای متوسط و نیمه مرفه جامعه شان را به خاطر همین دخالت های بی مورد در زندگی خصوصی و سبک زندگی شان، از دست داده اند و با قهر آنان مواجه اند، ولی گاهی به خود می گویند «گور بابای قشرهای متوسط، ما طرفداران خودمان را داریم، مردمانی از قشرهای فقیر و مردمانی که ریش شان در گرو ماست»، اما همین ها هم گاهی متزلزل می شوند و فکر می کنند که طبقات فرودست جامعه را که تا وقتی خدمات و سرویس های مختلف به آنها می دهی می توانی با خود داشته باشی ولی وقتی محاصره اقتصادی به جایی برسد که «خوب سرویس ندهی» آن وقت چه؟ بعد هم با خود فکر می کنند که اصلا هم معلوم نیست این طبقات فرودست «همان موقع که دست تو را می بوسند دارند فکر می کنند که گورت را بکنند». مگر مردم ایران حساب و کتاب دارند؟ و بعد هم فکر می کنند خوب ما نمی گذاریم نظرسنجی های دقیقی در این مملکت وجود داشته باشد و اساس کارمان را بر «تقیه» گذاشته ایم و به مردم حقنه کرده ایم که «هر چی می خواهند فکر کنند مهم نیست مهم این است که ضوابطی را که می گوییم ظاهرا و در جلوی روی ما عمل کنند»، خوب حال با این فرهنگی که گسترده ایم از کجا می دانیم مردم چه فکر می کنند و وقتی خدمات ما را می گیرند در دل شان چقدر سپاسگزاری می کنند و چقدر گورمان را در ذهن شان می کنند؟
همه این ها دغدغه های حکومت گرانی است که در رودرواسی «حجاب» مانده است. باید تصمیم بگیرد که «اتم» آخرین سنگرش است و یا «حجاب»! این همه هزینه برای بدحجاب زدایی را تحمل کند و یا هزینه های اتم گرایی را با آن طاق بزند؟

این پرسش ها همگی حاکمان را از درون می خورد. آنان که اجرایی ترند بدحجاب زدایی را هزینه های بیهوده می دانند و آنان که در گوشه ای بکار خود مشغولند و با مردم سروکار ندارند بیشتر بر «آرمان های انقلابی حجاب» می کوبند و البته هر چقدر می کوبند کمتر نتیجه می دهد. فشار می آورند و می بینند دختران فامیل خودشان سر از بی بی سی فارسی در می آورند، و وقتی هم که فشار نمی آورند می بینند از رقبا عقب افتاده اند و یک گروه دیگری پیدا می شود که با گرفتن «پرچم انقلاب حجابی» می خواهد برای خودش در دم و دستگاه حکومتی، موقعیتی فراهم کند؟ و آن ها از گفتن این مسئله ابا دارند که بگویند «بی خیال دوستان تازه از راه رسیده، ما این راه ها را رفته ایم و نشد، حداقل شما دوباره امتحان نکنید». رودرواسی و شرم و حیا اما نمی گذارد این را به دوستانشان بگویند و برای همین برای آن که موقعیت خود را حفظ کنند ناچارند همراهی کنند.

دیگر عناصر اصلی «انقلاب حجابی» پس از 30 سال باور کرده اند که نمی توانند جلوی موج سبک زندگی و پوشش نسل جوان کشور هفتاد میلیونی را بگیرند، اما رودرواسی می کنند و برای عقب نیافتادن از غافله با هر موج فشار بر بدحجابی همراهی می کنند. آقای علی مطهری انگاری به حرمت پدر و کتاب حجاب ایشان، به جای اعتراف به این که زمانه عوض شده و دیگر آن بحث ها کارکردی ندارد و نسل جوان بعد از انقلاب نیازهای دیگر دارد، همچنان بر آرمان های پدر پای می کوبد. و آقای کلهر رویش نمی شود بگوید همه این فشارها باعث شد که دخترم از ایران مهاجرت کند، برای همین به جای این اعتراف می گوید رنگ مشکی چادر از زمان ناصرالدین شاه آمده و برای همین بد است.

ویژه نامه «خاتون» روزنامه ایران حاصل این درگیری های درونی و بیرونی حاکمیت است که به جای آن که مثل هر حکومت دیگری بیاید در مقابل مردمش بگوید «اشتباه کردیم، ما نمی توانیم و نباید جلوی مردم خود آن هم با دخالت در زندگی خصوصی شان بایستیم» به پیچیده گویی افتاده اند و این که چه چیز «حجاب» است و چه چیز نیست. کافی است به کاریکاتوری که در روزنامه ایران منتشر شده نگاهی داشته باشیم که می خواهد به بقیه جناح ها بگوید کدام زن را بیشتر می پسندید، آن زنی که ساده لباس پوشیده ولی حجاب موی سر ندارد، یا آن که طبق آخرین مد لباس پوشیده ولی روسری دارد؟ انتخاب سختی است برای دولتی که با «انقلاب حجابی» بر سر کار آمده اند.

اما این نسل جوان حکومتی، حوصله شان از این بازی پر هزینه و گیر دادن به زن و دختر مردم، به سر آمده چون می خواهند حکومت کنند و نه آن که هر روز به خاطر روسری پایین رفته دختری هزینه ای بر آنها تحمیل شود و پایه های حکومت شان سست شود. به نظر من قضیه خیلی ساده است و هیچ توطئه ای هم در کار نیست بله نسل جوان تر حکومت گران خیلی ساده می خواهند در انتخابات رای بیاورند و نه این که به خاطر روسری دختری و موی آلاگارسون پسری، رای دهندگان شان را از دست بدهند. ولی طرف مقابل شان که رقیب انتخاباتی شان هم هست فکر می کند که اگر این «تار مو» را رها کند، دیگر از «معشوق» هیچ نمی ماند. پس نتیجه می گیریم که بهتر است که همه جناح های حکومتگران ایران مسئله حجاب را به کلی از دستور کار سیاسی شان حذف کنند و پوشش زنان را آزاد بگذارند تا خود زنان برای پوشش خودشان تصمیم بگیرند.

این درگیری ها تا کی ادامه پیدا خواهد کرد و بالاخره چه موقع مسئولان سیاسی رضایت خواهند داد که نه تنها آنها بلکه هیچ حکومتی در سراسر جهان حتی آنها که بهترین سرویس های خدماتی به مردم شان ارائه می دهند نمی توانند با دخالت در زندگی خصوصی و مستمسک قرار دادن روسری و آرایش و پوشش مردم شان، سر پا بمانند. زندگی معمولی و مقاومت مردم بدون داشتن هیچ حزب و تشکیلات منسجمی، چنین دخالت هایی را بی اثر خواهد کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر