۱۳۹۰ تیر ۲۸, سه‌شنبه

پیشکش به زنان سرزمینم


(به یاد سحر حدادی، که در اعتراض به شرایط قرون وسطایی سیاه چال شهر ری، در سکوت مرگبار همه ی ما، به زندگی خود پایان داد؛
و برای "ارزو قبال"، که چهار سال است زیر شکنجه های وحشیانه ی رژیم است و اخیرا به زندان شهر ری برده شده است؛

و به همه ی زنان زیر ستم سرزمین اشغال شده ی ایران…)

برای گلبانوانِ گلباره ی گلبانگِ ایران زمینم
که توهین و توهش، و دردندگی و دَدمنشی ِ دیوان و دَدَانِ دستاربند، بر مِهین-جایگاه و بهین-پایگاه آنها می افزاید.

برای خداوندان و پیامبران خرد سرزمینم
که پیش تر نگاره و کاریکاتور ِ سرنگونی دیکتاتور را کشیده اند.

برای بانوان روشنی و دانایی میهنم
که پیش آهنگ رزم با تاریک اندیشان و شب پرستانِ تجاوزگر شده اند…

. . .
اهورایِ خردمندِ جان و روانِ بانوانِ این سرزمین،
امروز بلایِ جانِ اهریمنانِ بی خرد شده است.

ایزدبانویِ زیبایی و دلاوریِ زنانِ نیابوم،
امروز چالشِ جور و نشانه ی خرد پوچ و پوک و تو خالی دشمنان ایران شده است…

. . .

زود باشد که زنان نیک سرشت ایران،
ضحاک را از منبر پایین کشند و بر تخت و تاج برازندگیشان دست یابند…

سروش سکوت
27 تیر 2570
18 جولای 2011

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر