سكوت شبهاي تهران را گاهي صداي بوق هاي پي در پي يك ماشين مدل بالا مي شكند،اما نيمه شب است و چه نيازي به بوق زدن؟خوب كه بنگري در گوشه اي از خيابان سايه اي نحيف از يك زن را مي بيني ،زني كه براي قيمت فروش تنش در نيمه شب چانه مي زند.زني كه به ظاهر لبخند به لب دارد و گاهي بلند مي خندد اما مشخص نيست
پشت آن چهره رنگ آميزي شده هم لبخندي هست يا خير؟كسي چه مي داند شايد اين لبخندها واقعيست ،شايد هم از سر دردمندي و استيصال است . اما چشمان بي تفاوت و عاري از شور زندگي و گاها نمناك را چطور مي توان توجيه كرد؟
معضل اجتماعي تن فروشي كه از آن به عنوان فحشا و اعمال منافی عفت ياد مي كنند ، از دوران باستان وجود داشته است و کسانی که در برابر پاداش مادی خواهشهای جنسی افراد را برآورده می کردند، روسپی نامیده می شدند. در طول تاریخ “اروپا” به مرکز فساد بزرگ شبیه بود. پس از اواخر قرن 18 این پدیده بیش از پیش در اروپا متداول شد.در اروپای قدیم به دلیل اینکه زنان و دختران طبقه پایین جزو املاک ارباب(فئودال) به حساب می آمدند و اجازه ازدواج نداشتند، رفتارهای خارج از چهارچوب خانواده در بین آنها رواج داشت.
درايران نيز به دلايل آسيبهاي مختلف اجتماعي كه زنان با آن دست و پنجه نرم مي كنند ،اين پديده از دير باز وجود داشته است و امروز نيز وجود داردو هر چند این عمل امروز در کشور ما جرم محسوب می شود ،اما برخی از جامعه شناسان و تحلیلگران اجتماعی این پدیده را در زمره آسیب های اجتماعی معرفی مینمایند و خواهان آسیب شناسی جدی آن هستند . دلايلي چون فقر ،اعتياد ،ازدواج اجباري،بيكاري،زياده خواهي و تنوع طلبي مردان،وجود فضاي ياس و نااميدي بين جوانان و عدم وجود امكانات براي ازدواج و تشكيل خانواده،ازدواج مجدد مردان ،همه و همه جزء عواملي هستند كه در رواج فحشا در جامع موثرند.
نگاهی به آمار رواج بیماری ایدز در کشور که در سالهای اخیر افزایش داشته است ،نشان از افزایش رفتارهای پرخطر جنسی دارد که بخش اعظم آن در قالب روابط جنسی با فاحشه ها جای میگیرد.
مهمترین علل ابتلا به ایدز كه از سال 65 به این سو ثبت شده، وسایل مشترك در مصرف مواد مخدر 69/7 درصد، رابطه جنسی 9/8 درصد، دریافت خون و فرآوردههای خونی 1/1 درصد و انتقال از مادر به كودك 0/8 درصد بوده است كه راه انتقال در 18/6 درصد از این گروه نیز تاكنون نامشخص مانده است. در مقایسه این آمار با مواردی كه ابتلای آنان به ایدز در سال 1389 گزارش شده است، اعتیاد تزریقی 66/2 درصد، برقراری روابط جنسی 20/8 درصد و انتقال از مادر مبتلا به كودك 7/2 درصد را تشكیل داده و در 10/3 درصد از موارد شناسایی شده در این سال راه انتقال نامشخص بوده است.با مقایسه این آمار كاملاً مشخص است كه سهم انتقال ایدز از طریق تماس جنسی، آن هم در آمارهای كاملاً رسمی با رشد بیش از 100 درصدی همراه شده كه با این حساب قطعاً در عمل آمار انتقالهای جنسی بیش از این است.
وضعیت آمار طلاق نیز بهتر از ایدز نیست. در یازده ماهه سال 1389 تعداد 812هزار و 397 واقعه ازدواج به ثبت رسیده است كه نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود یك درصد افزایش داشته است و در مقابل تعداد 124هزار و 741 واقعه طلاق به ثبت رسیده است كه نسبت به مدت مشابه سال قبل 8.8 درصد افزایش داشته است. در واقع می توان گفت به ازای هر شش و نیم ازدواج یك طلاق صورت پذیرفته و آمار بیش از 15 درصدی طلاق به چشم می خورد كه حكم یك فاجعه را دارد و دیگر نمی توان كشورهای اروپایی را به عنوان محلی كه بنیان های خانواده شان سست تر از ماست، مورد اشاره قرار داد و اگر این آمار را به طلاق هایی كه ثبت نمی شود و مردان و زنان به واسطه كودكان از هم جدا زندگی می كنند و در ادامه به آن اشاره می شود، قطعاً این رقم از مرز 25 درصد عبور می كندو این امر نیز در رواج ارتباط های ناسالم و فحشا و روسپیگری موثر است.
از سوی دیگر کارشناسان و آسیب شناسان اجتماعی خبر از کاهش سن روسپی گری در کشور می دهند.
به گزارش خبر ،دكتر قرایی رییس انجمن جامعه شناسی ایران معتقد است کهدر حال حاضر سن روسپی گری در ایران حدود 8-10 سال كاهش یافته و از سن 20 تا 30 سال به 12 تا 18 سال رسیده است.
وی البته این كاهش سن را مربوط به افزایش برخی آسیب های اجنماعی نظیر افزایش طلاق ،تنوع طلبی مرد ها ،عدم امكان ازدواج ،اعتیاد ،بیكاری و …. می داند .
آنچه مسلم است ،مهمترین عامل بروز فحشا فقر و ناتوانی زنان در تامین مایحتاج اولیه زندگی شان است.افزایش زندگی مجردی در بین جوانان به دلیل نداشتن امکان ازدواج ،طلاق و نابسامانیهای خانوادگی، زندگی در محلات جرم خیز (مانند اطراف راه آهن و ترمینال ها) ، افزایش حاشیه نشینی و مهاجرت ، بی سوادی و ناآگاهی از جمله عوامل افزایش پدیده فحشا است وزنان خانه داری که تحصیلات ندارند ، به دلیل پایین بودن سطح آگاهی و عدم تکوین شخصیت و تلقین پذیری در این زمینه آسیب پذیر تر هستند واین مساله یکی از دلایل افزایش آمار خیانت زوجین به یکدیگر و رواج فحشا در کلان شهرهایی مثل تهران است.
متاسفانه برخورد مسئولان در برابر مساله فحشا و رواج روسپیگری ،اکثرا سکوت و مسکوت گذاشتن آمارهای واقعی بوده است به طوری که تا کنون هیچ آمار دقیقی از فحشا و روسپیگری ارائه نشده است و تنها می توان با مشاهدات میدانی و آمارهایی که در خصوص طلاق ،بیماریهای ناشی از روابط جنسی و آمارهای مربوط به افزایش زندگی مجردیمنتشر شده است ،وضعیت فحشا در جامعه را تخمین زد کاری که آسیب شناسان اجتماعی تا به امروز انجام داده اند .اما واقعیت این است که این مساله در جامعه وجود دارد و با مسکوت گذاشتن آن و یا تکذیب آن راه به جایی نخواهیم برد و تنها به سست شدن بنیاد خانواده ها کمک خواهیم کرد.گفتن سخنانی چون تنها 100 زن خیابانی در تهران وجود دارد توسط برخی مسئولین انتظامی ،مسلما از تعداد زنان خیابانی تهران نخواهد کاست. نمی توان چشم بر روی واقعیت های جامعه بست و سكوت كرد تا جامعه به لحاظ اخلاقی با مفاسد بیشتری روبروشود و بنیان خانواده ایرانی،روز به روز سست تر از این شود.
از سوی دیگر تجربه نشان داده است که تنها برخورد قضایی با مفاسد اخلاقی و اجتماعی کارساز نیست و این افراد بعد از پایان دوران محکومیت دوباره به اجتماع باز می گردند و کار خود را از سر می گیرند چرا که چاره ای جز این ندارند.بنابران به نظر می رسد برای این دسته از افراد باید دنبال راهکارهای اساسی مثل ایجاد اشتغال سالم و محلی برای زندگی بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر