تحت حاکمیتی زندگی می کنیم که حتی آوازه خوان شدن هم به حسرتی تبدیل شده است. و این اشتیاق را باید از سکوت بشنویم یا در تصاویری چنین زیبا دنبال کنیم. آیا سهم ما از مدنیت همین بود؟ این درد را به کجا باید برد؟
فواد خاکنژاد فیلم نمایشگاه را در اینجا ببینید
نام نخستین نمایشگاه انفرادی “نیوشا توکلیان”، عکاس شناخته ایرانی، “گوش کن” است. وقتی با ذهنیت نام این نمایشگاه وارد آن میشوی، منتظر هستی تا در کنار عکسها، صداها هم ذهن تو را احاطه کنند. اما اتفاقی که میافتد کاملأ عکس این ذهنیت است.
وارد نمایشگاه که میشوم، عکسهایی از چند زن آوازخوان میبینم که میخوانند. اما صدایی از آنها نمیشنوم. لابد دلیلش این است که شنیدن صدایشان برای مردان در ایران ممنوع است. عکسهایی از خوانندگان مختلف زن ایرانی را میبینم که در میان آنها میتوانم “مهسا وحدت” را که این روزها کار و نامش بر سرِ زبانهاست، بهخوبی تشخیص دهم. بعد از آنها میرسم به عکسهایی از یک زن که در مکانهای مختلف حضور دارد. در یکی از آنها کیسهبوکسی در دست دارد و در یکی دیگر تاج عروسی بر سر و در چند مکان و حالت دیگر.
نیوشا میگوید اینها عکسهایی است که زنان خواننده آرزو داشتهاند که روی جلد لوح فشردهشان نقش ببندد. سیدیهایی هم به من در یک بستهبندی زیبا میدهند. سیدیهایی با طرح جلدهایی بر اساس همان عکسهای نیوشا. تعجب میکنم که بر رسم معمول نباید ما کاری از صدای این زنان بشنویم. حدسم درست از آب در میآید؛ قابهای سیدیها خالی هستند و چیزی در آنها نیست.
بعد از دیدن عکسها وارد اتاقی میشوم که ویدئوهای زنان خواننده را که پیش از این عکسهایشان را دیدهام، نمایش میدهند، اما آنها هم هنوز بیصدا هستند و قرار نیست صدای آنها را بشنویم. اینجاست که نام “گوش کن” در کمال سکوت روی سرت هوار میشود. چه چیز را باید بشنویم؟ سکوتشان را؟ یا این یک پوزخند مدرن به این ممنوعیت است؟
عباس کوثری، یکی دیگر از عکاسان برجستۀ ایرانی و دوست سالیان دراز نیوشا یادداشتی روی این نمایشگاه نوشته:
“با چشمانی بسته، دهانی باز، ایستاده، رو به ما، پشت به تاریکی، گویی در خیال میخوانند، بیصدا، برای خود. سالهاست که ایستادهاند. رو به روزهایی که روزمرگیست که میآیند و میروند و باز ایستادهاند رو به دنیایی که تاجی دروغین بر سرشان نهادهاند. ایستادهاند، در انتظار.”
نخستین نمایشگاه انفرادی نیوشا توکلیان در ایران پس از چهاردهسال فعالیت حرفهایاش برگزار شد. او که سیسال دارد، از شانزدهسالگی وارد حرفۀ عکاسی شده و تا کنون با نشریات معتبری چون “تایم”، “واشنگتن پست” و “نشنال جئوگرافی” همکاری داشته است.
در گزارش تصویری، نگاهیانداختهایم به نمایشگاه “گوش کن” نیوشا توکلیان از روز سوم تا شانزدهم دیماه در گالری آران تهران برپا بود و پیشنهاد میکنیم یک بار این گزارش را گوش کنید و بار دیگر بیصدا به تماشایش بنشینید. شاید پیامی را دریابید که نیوشا میخواهد، به شما هم منتقل شود. برخی از عکسهای این گزارش را مهدی قاسمی تهیه کردهاست.
فواد خاکنژاد فیلم نمایشگاه را در اینجا ببینید
نام نخستین نمایشگاه انفرادی “نیوشا توکلیان”، عکاس شناخته ایرانی، “گوش کن” است. وقتی با ذهنیت نام این نمایشگاه وارد آن میشوی، منتظر هستی تا در کنار عکسها، صداها هم ذهن تو را احاطه کنند. اما اتفاقی که میافتد کاملأ عکس این ذهنیت است.
وارد نمایشگاه که میشوم، عکسهایی از چند زن آوازخوان میبینم که میخوانند. اما صدایی از آنها نمیشنوم. لابد دلیلش این است که شنیدن صدایشان برای مردان در ایران ممنوع است. عکسهایی از خوانندگان مختلف زن ایرانی را میبینم که در میان آنها میتوانم “مهسا وحدت” را که این روزها کار و نامش بر سرِ زبانهاست، بهخوبی تشخیص دهم. بعد از آنها میرسم به عکسهایی از یک زن که در مکانهای مختلف حضور دارد. در یکی از آنها کیسهبوکسی در دست دارد و در یکی دیگر تاج عروسی بر سر و در چند مکان و حالت دیگر.
نیوشا میگوید اینها عکسهایی است که زنان خواننده آرزو داشتهاند که روی جلد لوح فشردهشان نقش ببندد. سیدیهایی هم به من در یک بستهبندی زیبا میدهند. سیدیهایی با طرح جلدهایی بر اساس همان عکسهای نیوشا. تعجب میکنم که بر رسم معمول نباید ما کاری از صدای این زنان بشنویم. حدسم درست از آب در میآید؛ قابهای سیدیها خالی هستند و چیزی در آنها نیست.
بعد از دیدن عکسها وارد اتاقی میشوم که ویدئوهای زنان خواننده را که پیش از این عکسهایشان را دیدهام، نمایش میدهند، اما آنها هم هنوز بیصدا هستند و قرار نیست صدای آنها را بشنویم. اینجاست که نام “گوش کن” در کمال سکوت روی سرت هوار میشود. چه چیز را باید بشنویم؟ سکوتشان را؟ یا این یک پوزخند مدرن به این ممنوعیت است؟
عباس کوثری، یکی دیگر از عکاسان برجستۀ ایرانی و دوست سالیان دراز نیوشا یادداشتی روی این نمایشگاه نوشته:
“با چشمانی بسته، دهانی باز، ایستاده، رو به ما، پشت به تاریکی، گویی در خیال میخوانند، بیصدا، برای خود. سالهاست که ایستادهاند. رو به روزهایی که روزمرگیست که میآیند و میروند و باز ایستادهاند رو به دنیایی که تاجی دروغین بر سرشان نهادهاند. ایستادهاند، در انتظار.”
نخستین نمایشگاه انفرادی نیوشا توکلیان در ایران پس از چهاردهسال فعالیت حرفهایاش برگزار شد. او که سیسال دارد، از شانزدهسالگی وارد حرفۀ عکاسی شده و تا کنون با نشریات معتبری چون “تایم”، “واشنگتن پست” و “نشنال جئوگرافی” همکاری داشته است.
در گزارش تصویری، نگاهیانداختهایم به نمایشگاه “گوش کن” نیوشا توکلیان از روز سوم تا شانزدهم دیماه در گالری آران تهران برپا بود و پیشنهاد میکنیم یک بار این گزارش را گوش کنید و بار دیگر بیصدا به تماشایش بنشینید. شاید پیامی را دریابید که نیوشا میخواهد، به شما هم منتقل شود. برخی از عکسهای این گزارش را مهدی قاسمی تهیه کردهاست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر