۱۳۹۰ آبان ۱, یکشنبه

پاسخی به سلحشورِ نادان عرصه بی‌حرمتی به زنان


برچسب فاحشه زدن به زنانی که مناسبات سنتی را زیر پا گذارده اند و به عرصه عمومی گام نهاده اند، موضوع جدیدی نیست، وقتی بدانیم که از همان سالهای منتهی به انقلاب مشروطیت که مقارن با بیداری زنان بوده ، از نگاه سنت گرایان و متشرعان، هر فعالیت زنان که با نقش های سنتی آنان مغایرت داشته،
به منظور ورود به دایره فاحشگی و بی عفتی بوده است، چندان که تاسیس دبستان دخترانه را "اشاعه فاحشه خانه ها و اباحه مسکرات" خوانده اند و هدف از آن را "رواج بی عفتی" دانسته اند. چنین تفکری در صدسال گذشته به صورت پیدا و پنهان به حیات خود ادامه داده و اکنون کسی جسارت و پروای بازگویی آن را یافته که با استعانت از زور و زر، خود را به عرصه هنر تحمیل کرده است و در زیر نقاب هنرمند متعهد و جلوه فروشی در عرصه هنر، مصونیت یافته تا به زنان توهین و اهانت کند و آنها را فاحشه بنامد.

وقتی کسی مانند فرج الله سلحشور، آزادانه به زنان هنرمند سینمای ایران فحاشی می کند، و به خاطر اهانت اش از سوی هیچ مرجع رسمی و قضایی مؤاخذه نمی شود و به هیچ کس هم حساب پس نمی دهد، باید هوشیار بود و بیمناک. چراکه این تفکر و این سخنان، تنها سخنان آن سلحشور عرصه پرده دری و بی حرمتی نیست که نماینده بخشی از افکار و عقاید حاکم است که می خواهد زنان را با هر ابزار و سلاحی از مذهب و شرع گرفته تا عرف و سنت و زور و قدرت به عقب براند چرا که نمی تواند و نمی خواهد سهم خواهی و حضور تابناک زنان را در زندگی اجتماعی تاب بیاورد.

فاحشه نامیدن هنرمندان زن از دل تفکری برمی آید که می خواهد زنان را از حقوق انسانی شان محروم کند، زیرا در این دیدگاه و تفکر، زن فاحشه زنی است که انسانیتش پایمال شده، هرکس از راه برسد می تواند لهش کند، سنگش بزند و نابودش کند و هیچ حقی هم برای او قابل تصور نیست. از همین روست که زن هنرمند و به طورکلی هر زنی که می خواهد دیوارهای پوسیده سنت را فرو بریزد و آزادانه و مستقل زندگی کند برچسب فاحشه می خورد تا به عقب رانده شود.

از سوی دیگر نسبت دادن فاحشگی به زنان سینما علامتی از درماندگی و بیچارگی فرهنگ و تفکر عقب مانده و مردسالار است که بعد از ایجاد انواع موانع قانونی شده بر سر راه زنان و همه تلاش و کوشش برای انقیاد زنان ناکام مانده و دست آخر به فحاشی و برچسب زنی متوسل شده است. سلحشورها و همفکرانش، نیک می دانند که نمی توان نیمی از جمعیت ایران را از حیات اجتماعی و از حضور در عرصه عمومی جامعه باز داشت. دیوارهای سنت یکی پس از دیگری محکوم به فروپاشی است و با داربست های ساختگی قانون های ضدزن و اهانت و ارعاب زنان نمی توان این دیوارها را تا زمان درازی حفظ کرد. کارکرد این برچسب ها هم بیش از آنکه خللی در کار زنان ایجاد نماید آنان را در ادامه راه شان و مطالبه حقوق شان استوارتر و جسورتر خواهد کرد. راه انداختن تبلیغات مسموم و هوچیگری علیه زنان، از آنجلینا جولی گرفته تا زنان سینمای ایران، از هنرمند تا غیرهنرمند، نتیجه اش تنها یک رسوایی دیگر برای آنهایی است که هنر را متاعی قابل فروش به قدرت یافته اند و اخلاق و معرفت را یا نشناخته اند و یا دیری است زیر پا گذاشته اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر