مادۀ 637 چه میگوید؟
مادۀ قانونی که با صدور چنین حکمی منطبق است مادۀ 637 قانون مجازات اسلامی است که مقرر میدارد: “هر گاه زن و مردی كه بین آنها علقۀ زوجیت نباشد مرتكب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر زنا از قبیل تقبیل یا مضاجعه شوند
به …” .در این ماده قانوگزار در تعریف این جرم مثالهائی زده و در این مثالها واژههای عربی “تقبیل و مضاجعه” به کار رفته است، تقبیل به معنی بوسیدن و مضاجعه در آغوش کشیدن است که هر دو عمل بیانگر رابطهای فیزیكی، جسمی و لمسی به صورت واقعی و حقیقی است و روابط غیر حقیقی و غیر واقعی مشمول این تعریف نمیشود، با توجه به آنچه در اخبار رسانهها آمده مشخص شده است که تصاویر یک فیلم باعث مطرح شدن این اتهام علیه ایشان شده است، فیلمی به نام “تهران من حراج”.
دنیای سینما واقعی نیست
قبل از وارد شدن به بحث حقوقی بهتر است ببینیم وقتی از یک حکم در عرصۀ سینما حرف میزنیم در واقع داریم از چه چیزی سخن میگوئیم؟ زیرا دنیای سینما دنیای بازیگری افرادی است که تحت ارادۀ یک فرد دیگر که نویسنده، کارگردان، یا تهیه کننده است به ایفای نقشهائی میپردازند، دنیائی که با تقلید صدا و تقلید نقش همراه است، دنیائی است که صحنههائی جدا از هم و در لوکیشنهای مختلف فیلمبرداری میشود و بعد به وسیلۀ فنآوری مونتاژ کنار هم مینشیند تا داستانی که در نظر کارگردان یا نویسندۀ فیلم است معنا پیدا کند، بنابر این دنیای سینما اساساً با دنیای واقعی متفاوت است، صنعت مونتاژ به راحتی این امکان را به سینما داده است که از تقلید صدا و تصویر استفاده کند، به نقش بدلکاران در فیلمها نگاه کنیم، آیا آنها همانند بازیگر نقش اصلی هستند؟ از این رو در هیچ یک ازقوانین جزائی ایران صدا و تصویر جزو دلائل اثبات ادعا محسوب نشدهاند، بدین معنی که به خودی خود دلیل بهحساب نمیآیند و لازم است که اول واقعی بودن آن تصاویر یا صداها برای دادگاه ثابت شود، یکی از راههای اثبات اصالت فیلم و صدا نظر کارشناس رسمی دادگستری است که باید واقعی یا غیر واقعی بودن آن را مشخص کند، علاوه بر اینها صدور حکم برای ارتکاب جرم در دنیای واقعی است، حال آن که دنیای سینما اساساً دنیای واقعی نیست! به طور مثال به کرات دیدهایم که در بسیاری از فیلمهای ساخته شده توسط فیلمسازان حرفهای اغلب تصاویری به نمایش گذاشته میشوند که حاصل استفاده از تکنیکهای صنعت فیلمسازی است به نحوی که هیچگاه امکان تحقق آنها در واقعیت قابل تصور نیست مثل صحنههای ساخته شده در فیلمهای اکشن و ترسناک و یا صحنههای بازسازی شده از وقایع تاریخی و نیز صحنههای قتل و جنگ و کشتار در فیلمهای ساخته شده سینمائی و تلویزیونی که همه مجازی و غیر واقعی هستند.
تهران من حراج
با نگاهی به تصاویر مربوط به فیلم “تهران من حراج” که خانم وفامهر به اتهام بازی در آن محکوم به تحمل شلاق و حبس شده است اولاً تصویری حاکی از تقبیل (بوسیدن نه به نحو نمایشی بلکه به نحو واقعی و حقیقی) و یا درآغوش کشیدن دو نفر نامحرم باهم دیده نمیشود، ثانیاً به فرض این که چنین صحنههائی هم ساخته شده باشند از آنجائی که هر صحنه نمایشی در فیلمها از ماهیتی تصویری برخوردارند هر گونه امکان تصویرسازی و به قول معروف کلک فیلمسازی برای فیلمسازان و دست اندرکاران فیلم مذکور وجود دارد، هیچ گونه قطعیتی برای واقعی و حقیقی قلمداد شدن آن تصاویر وجود ندارد و هیچکس نمیتواند با قطع و یقین ادعا کند که تصاویر ساخته شده در فیلمها از صحنههائی واقعی و حقیقی برداشته شدهاند چرا که همیشه در مورد واقعیت صحنههای فیلمبرداری در هر فیلمی شک و تردید وجود دارد چه رسد به این فیلم که کارگردان به صراحت عنوان کرده است که در تصاویری که مصداق صدور این حکم قرار گرفتهاند خانم مرضیه وفامهر اساساً حضور نداشته است و این تصاویر متعلق به بازیگر مرد فیلم و همسر ایشان است! براساس اصل برائت همۀ افراد بشر پاک و بیگناه هستند مگر این که با دلائل قانونی ثابت شود جرمی را مرتکب شدهاند، بنابر این هیچکس نمیتواند با تکیه بر ظن و گمان و به اعتبار نگاه و برداشت شخصی خود تصاویری را واقعی و حقیقی قلمداد کرده و با آبرو، حیثیت و کرامت انسانی اشخاص بازی کند، یادآوری میشود اصل 22قانون اساسی صراحت دارد بر این كه: “حیثیت، جان … و… اشخاص از تعرض مصون است …” به نظر میرسد لزوم حفظ آبرو و حیثیت اشخاص به ویژه زنان و دختران وظیفهای شرعی و قانونی است که در سایۀ صدور چنین حکمی نادیده گرفته شده و به فراموشی سپرده شده است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر