۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

دو مادر به خاطر سهل انگاری کادر پزشکی فوت می‌کنند!


روزنامه فرهنگ جنوب نوشت:  بازار سریال‌های تلویزیونی داغ داغ بود خبری همه را شوکه کرد. خبر این بود: یک زن باردار بندرعباسی در پی احساس دردی شدید به بیمارستان مراجعه می‌کند و پرستاران بدون هیچ‌گونه معاینه آمپول فشار جهت وضع حمل تزریق می‌کنند و پس از تزریق وی را به حال خود رها کرده و در ایستگاه پرستاری مشغول دیدن سریال فاصله‌ها می‌شوند تا در این فاصله! بیمار برای زایمان آماده شود
غافل از اینکه این زن بخت برگشته تشنج می‌کند و با صورت از تخت بیمارستان به زمین می‌افتد و نیم ساعتی در همان حالت می‌ماند و به طرز فجیعی جان می‌دهد.

به همین سادگی یک مادر به خاطر سهل انگاری کادر پزشکی فوت می‌کند! که به قول عروضی سمرقندی، باید که نیکو اعتقاد باشند و امر و نهی شرع را معظم دارد و باید که رقیق‌الخلق، حکیم‌النفس و جید‌الحدس باشد جان بسیاری از انسان‌ها و مادران نادیده گرفته می‌شود!

پزشکانی هستند که سوگندنامه بقراط را فراموش کرده‌اند و نه تنها اخلاق پزشکی را زیر پا می‌گذارند که اخلاق انسانی را هم لگدمال کرده‌اند.

البته شرمساریم از این بیان تند و از جامعه پزشکان متعهد و صادق اما رفتار برخی از پزشکان چنین بیان‌مان را تند کرده است. به سادگی افتادن آن زن بندرعباسی از تخت، یک مادر باردار در شهر باغملک نیز فوت می‌کند و کسی هم ککش نمی‌گزد.

البته این مادر برعکس آن زن، نه تختی داشت و نه دکتری بلکه جویای تختی بود برای درمان که مسئولین بیمارستان  خمینی اهواز آن را هم از او دریغ کردند و با این کار مرگش را رقم زدند.

ماجرای این مرگ دلخراش بدین گونه است: دو هفته پیش یک زن در بیمارستان طباطبایی این شهر جهت زایمان بستری می‌شود. پزشکان وضعیت وی را وخیم ارزیابی کرده و در مکاتبه و تماس با بیمارستان خميني خواستار تختی در سی‌سی یو برای انتقال وی می‌شوند اما در کمال ناباوری با جواب منفی آن‌ها روبه‌رو می‌شوند.

اصرار مسئولین این بیمارستان و بیان شرایط ویژه این زن نیز افاقه‌ای نمی‌کند و بیمارستان خميني  از پذیرش وی امتناع می‌کند.

این زن 3 روز با درد و بیماری در بیمارستان طباطبایی  دست‌و‌پنجه نرم می‌کند و روز سوم پزشکان مجبور می‌شوند علیرغم مخالفت بیمارستان خميني ، وی را با آمبولانس منتقل می‌کنند اما در وسط راه جان می‌دهد و می‌میرد؛ به همین سادگی! به همین سادگی جان این زن بازیچه کسانی می‌شود که سوگندنامه بقراط را زمزمه کردند اما این زمزمه‌ها فقط در دهان‌شان ماسیده و ره به قلب‌شان نبرده است؛ خوشا به غیرت چنین پزشکانی!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر