به گزارش سرویس زنان جهان؛ تامان گل الهی در روستای کوچک و زیبای یارمجه باغ در ۱۵۰ کیلومتری همدان قرار دارد زندگی می کند.
همسایه وی در مورد دلیل لباس پوشیدن و رفتار مردانه او به همشهری سرنخ می گوید: «پدرش از او خواست مثل مردها بشود. هفت تا خواهر بودند و یک برادر. برادرش عمرش به یک بهار نرسید که به رحمت خدا رفت.
دخترها هم یکی یکی پا گذاشتند در خانه بخت. سر آخر همین تامان گل ماند برای پدر و مادرش.»
بعد از آن تامان گل، برای تمام عمرش مردانه لباس پوشید و از همه حقوق زنانهاش چشمپوشی کرد تا پدر، آرزو به دل سر به زمین نگذارد و در خانهاش به مدد تامانگل باز بماند. حالا او با ۷۸ سال سن کت و شلوار نخ نما و مندرس پوشیده و با یک کلاه نمدی موهایش را پوشانده است.
البته بعد از یکی، دو ماه پدر تامان گل از تقاضایش پشیمان میشود و از دخترش میخواهد به مشهد برود و بعد از بازگشت، لباس دخترانه بپوشد و پشت پا به بختش نزند اما این بار خود تامان گل قبول نمیکند و میخواهد که تا همیشه مثل پسرها زندگی کرده و از پدر و مادرش نگهداری کند.
نوه خواهری تامان گل می گوید: «پدر تامان گل قبل از مرگش از دختر خود میخواهد که دیگر لباس مردانه به تن نکند اما دختر با سماجت به پدرش میگوید که این کار را نمیکند و بعد از او از خانه و زندگیشان مراقبت میکند و اجازه نمیدهد که در خانهشان به روی مهمانان بسته شود.»
وی درباره مشکلات این زن می گوید: . یکبار وقتی او حسابی مریض شده بود، بردمش به بیمارستانی در همدان. همه پرستارها تصور میکردند که او مرد است و اجازه نمیدانند که در بخش خانمها بستریاش کنیم. خیلی ناراحت شده بودم. آنها میخندیدند و حرف مرا باور نداشتند. تا اینکه یکی از دکترها وقتی ماجرای زندگی او را از زبان من شنید، حرفم را باور کرد و او را در بخش زنان بستری کرد.» البته این تنها مشکل پیرزن نیست؛ احمدآقا شاهد است که وقتی چندبار پیرزن به بانک رفتهچون، شناسنامهاش مونث است اما ظاهر مردانهای دارد باعث تعجب کارمندان بانک شده است؛ «دوستانم چندباری به خانه ما آمدند و هر بار وقتی چشمشان به خاله میافتاد، به او میگفتند حاج آقا! تا اینکه من یکبار گفتم او خاله من است و دوستانم از تعجب نزدیک بود شاخ در بیاورند چرا که تصور میکردند او مرد است نه زن.»
البته گرچه مردانه زندگیکردن، دردسرهای زیادی برای تامانگل داشته است اما به گفته نوه خواهریش او پشیمان نیست چراکه میگوید از اینکه مثل مردها زندگیمیکند ناراحت نیست هرچند که باعث شده نتواند ازدواج کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر