نوشته ستاره ساجدی
تاثیر تجاوز بر روی فرد مورد تجاوز واقع شده نسبت به موقعیت، شخصیت و جامعه ای که آن فرد در آن زندگی می کند متفاوت است ولی کمبود اعتماد به نفس، ترس از داشتن رابطه جنسی حداقل تا مدتی، لذت نبردن از رابطه جنسی و احساس درماندگی از کمترین تاثیرات تجاوز بر روی آن فرد است.
مسئله ای که تجاوز را در کشورهایی مثل ایران تا حدی با کشورهای اروپایی متفاوت می کند نوع برخورد با تجاوز از دیدگاه روانشناسی در جامعه است. برخورد جامعه با مسئله تجاوز در کشورهای اروپایی اگر متفاوت است حاصل سالها جنبش های “ضد تجاوز” توسط فمنیستهای موج دوم در دهه شصت و هفتاد میلادی است. فمنیستها در این جنبشها ارزیابی جدیدی از زندگی روزمره اجتماعی زنان در رابطه با نهادهای اجتماعی که با آنها در ارتباطند ارایه دادند. قبل از آن، تجاوز به عنوان ” جرم جنسی از طرف مردان مریض” تعریف می شد. (مردانی که قادر به کنترل خواسته های جنسی خود نیستند.) ولی فمنیستها تعریفی کاملا متفاوتی از تجاوز ارائه دادند و بر روی نقش دینامیک قدرت از طرف مردان بر علیه زنان (و یا مردهایی که از طرف جامعه و تعریفهای مردانه آن “مرد” محسوب نمی شوند) تاکید کردند. پایه این جنبش بر اساس دو نکته مهم بوده است:
خشونت جنسی و خشونت بر علیه زنان وسیله ای اجتماعی برای نگه داشتن زنان در موضع پایین تر نسبت به مردان است.
و
زنان باید کاری کنند که قربانیان خشونت جنسی را کمک کند که “نجات” یابند تا اینکه قربانی بمانند.
کمک به زنان (یا مردانی) که مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند بیشتر جنبه حمایت روانی دارد. به عنوان مثال می توان از خانه های امن، شماره تلفن هایی که قربانی تجاوز می تواند با آنها تماس بگیرد و سریع ازکمک های پزشکی و روانی برخوردار شود، اشاره کرد.تجاوز قطعا جرم محسوب می شود ولی پلیسی که مخصوص این جرم است پلیسی مخصوص است که آموزش های لازم را برای مواجهه با قربانی دیده است.
از دیگر دستاوردهای مبارزات فمنیستها در جامعه (حداقل در بخشی از جامعه) بر ضد تجاوز، به حق دانستن زن مورد تجاوز واقع شده بدون پیش داوری و قضاوت است چرا که بزرگترین ضربه ای که به قربانیان تجاوز وارد می شود بر خلاف تصور بسیاری خود تجاوز نیست و برخوردهایی است که اگر قربانی جرات کند و حرف بزند با آن رو به رو می شود، از جمله “باور نکردن حرف آنها از طرف نزدیکان” و یا “مورد اتهام قرار گرفتن و مقصر شناخته شدن به دلیل رفتار ویا نحوه لباس پوشیدن”.
چیزی که اخبار اخیر در مورد تجاوز در ایران را درد آورتر و غیر تحمل تر کرده است مقصر شمردن زن و حتی در یک مورد دستگیری زن قربانی تجاوز است و استفاده از این اخبار برای توجیه سرکوب زنان در طرح ” مبارزه با بد حجابی” است. گفتمان کنونی با استفاده از خشونت انجام شده (تجاوز) برای اعمال بیشتر خشونت بر زنان پا را از همه مرزهای انسانی و اخلاقی فراتر گذاشته است. ولی این گفتمان نه تنها به هدف خود برای خانه نشین کردن و کنترل زنان دست نمی یابد بلکه باعث می شود مردانی که دست به این جنایتها می زنند هر روز و هر روز آزادانه تر مرتکب چنین جنایتی شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر