روزنامه ایران : مرد سه زنه كه به قتل هولناك دو خواهر جوان در جنگل سيسنگان اعتراف كرده بود، در تحقيقات ويژه جنايي راز سومين جنايتش را نيز فاش كرد.
مرد جنايتكار در بازجوييها مدعي شده همسر سومش طراح اصلي قتلها بوده است.به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده از 8 تير امسال همزمان با كشف جسد دو خواهر جوان به نامهاي نسترن و نرجس در
حوالي جنگلهاي سيسنگان در دستور كار پليس آگاهي شهرستان نوشهر قرار گرفت.
تيم جنايي - پس از يك هفته تجسسهاي پليسي سرانجام ردپاي مجرم سابقهداري به نام مسعود را در اين جنايت كشف كرده و او را هنگام ملاقات با همسر سومش در بزرگراه تهران - كرج دستگير كردند.متهم پس از انتقال به اداره آگاهي در نخستين اعترافها گفت به خاطر سرقت طلا، دو خواهر را طبق نقشه با آبميوه مسموم، بيهوش كرده و نيمه شب هر دو را با شليك گلوله به قتل رسانده است. اما در ادامه مدعي شد از سوي مردي براي كشتن دو خواهر اجير شده كه اين اظهارات رد شد.از سوي ديگر مأموران كه در بازرسي خانه متهم و همسر سومش مدارك شناسايي، عابربانك و كارت سوخت زن جواني به نام مژگان را كشف كرده بودند در بررسيها دريافتند مژگان در پي جدايي از همسرش، به خاطر بيماري ريوي از تهران به چالوس آمده و تنها زندگي ميكرد. اما از اواخر فروردين ارتباط او با خانوادهاش قطع شده بود. خانواده مژگان نيز با طولاني شدن غيبت وي با مراجعه به اداره آگاهي چالوس شكايتي مطرح كرده بودند كه تجسسها در اينباره بينتيجه مانده بود.
بدينترتيب پس از تكميل تحقيقات درباره قتل دو خواهر و بازسازي صحنه جنايتها از سوي مسعود، كارآگاهان به بازجويي از مرد جنايتكار درباره پرونده مژگان پرداختند.سرانجام قاتل سريالي در جريان بازجوييهاي تخصصي كارآگاهان مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي نوشهر ديروز لب به اعتراف گشود و به قتل زن ناپديد شده نيز اعتراف كرد.مسعود به كارآگاهان گفت: مژگان در نزديكي خانه همسر سومم - مهدخت - زندگي ميكرد، به همين خاطر آنها با هم دوست بودند. يك روز كه همسرم درباره وضع مالي زن تنها صحبت كرد، وسوسه سرقت پول و طلاهايش به جانم افتاد. بنابراين طبق نقشه قرار شد مهدخت مرا برادر خودش معرفي و به اين بهانه از مژگان خواستگاري كند. البته زن جوان به خاطر شرايط جسمي و خاطره بدي كه از همسر اولش داشت، ابتدا پيشنهاد را قبول نكرد، اما سرانجام مهدخت با اصرارهايش او را راضي كرد. بنابراين چند جلسه با هم بيرون رفتيم. ابتدا قصد كشتن او را نداشتم، اما مهدخت اصرار داشت او را بكشم. 20 فروردين 90 براي اجراي نقشه قتل، او را به حوالي سد كرج بردم. همسرم نيز يك شيشه آبميوه حاوي قرص خوابآور به من داده بود. پس از رسيدن به محلي خلوت آبميوه مسموم را به او دادم. وقتي از هوش رفت، با سه ضربه كارد او را كشتم. بعد از سرقت دو ميليون تومان تراول چك 50 هزار توماني، مقداري طلا، كارت سوخت و عابربانك، جسد را به رودخانه انداخته و فرار كردم. در اين چند ماه نيز ماهانه 130 هزار تومان از حسابش برميداشتم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر